به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، استاد علی اکبر رشاد در نشست علمی هماندیشی فقه نظامساز، درآمدی بر همایش ملی فقه نظامساز که با حضور اندیشمندان و صاحب نظران حوزوی که صبح امروز در مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) برگزار شد، گفت: وجود موسسه هایی همچون دانشگاه رضوی مشهد، مدرسه عالی مطهری، دانشگاه شهید مطهری، دانشگاه مفید و دانشگاه باقرالعلوم(ع) و موسسه آموزشی پژوهشی امام(ره) در قم با اینکه دانشگاه ها و موسسات خوبی هستند اما با این حال خلاء های حوزه پر نمی شود و نمی توان مجتهد متخصص تربیت کرد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: رشته های تخصصی موجود هم چیزی فراتر از دانشکده های الهیات موجود نشدند از این رو احساس کردیم رشته های تخصصی را باید به سمت سبک و سیاق حوزه جهت بدیم زیرا مبنا و محور حوزه فقه است. منطق و چارچوب کار علمی هم روش اجتهادی است و لیکن چیزی که هست این که اعتنایی به علوم انسانی نشده است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: علوم انسانی باید در متن کار باشد و طلبه ها فقه را با علوم انسانی توامان طی کنند و برای دست یافتن به قوه اجتهاد باید به همان سبک و سیاق حوزوی و سنت های اصیل حوزه بازگردیم.
رئیس شورای حوزه علمیه تهران، تصریح کرد: بدون پرداختن به علوم انسانی، اجتهاد عام و عمومی کفایت نمی کند، زیرا باید به علوم انسانی اهتمام خاص بشود چرا که امروز شئون همه ملل را در همه جهان عملا علوم انسانی است که اداره می کند.
استاد رشاد در پایان با بیان این که علوم انسانی الان رقیب شریعت است، گفت: هم اکنون همه آنچه را شریعت مدعی است شئون و ساحات حیات انسان برعهده دارد و اداره خواهد کرد در عمل فعلا علوم انسانی آن را بر عهده گرفته است. در نتیجه لزوما باید به علوم انسانی پرداخته شود و علوم انسانی اسلامی تولید شود و فضلای حوزوی هم در این زمینه صاحب نظر شوند.
استاد رشاد با اشاره به تعریف فقه نظام یا فقه نظام ساز، تصریح کرد: برخی تصور می کنند فقه نظام یعنی فقه نظام مند و دارای ساختار که مراد این نیست. این که فقه دارای نظم است مشخص است. مشهورترین ساختار هم همان چیزی است که محقق حلّی در شرایع آن را تدبیر و تنظیم فرموده است.
وی افزود: مراد از فقه نظام ساز این است که آیا فقه، فرد نگر و جزء گراست و ثبوتاً شریعت این گونه نیست که نظام ارائه کرده باشد و اثباتاً این گونه نیست آن چه که ما استنباط می کنیم مبتنی بر نظام باشد و یا دیدگاه مقابل این نگاه صحیح است؟ در پاسخ به این که فقه نظام چیست باید به تعریف نظام برگردیم. تعریف مرسوم نظام این است که نظام چیزی است که دارای اجزا باشد و این اجزا با هم سازگار باشند و مجموعاً غایت و هدفی را تأمین کنند.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که در نگاه ما نظام با ۶ عنصر تعریف شده، گفت: دارای اجزاء بودن (یعنی چیزی که بسیط است را نمی توان گفت نظام)، این اجزاء باید گوناگون و غیرتکراری باشند، در عین مختلف بودن باید با هم سازگار نیز باشند، علاوه بر سازگاری و تناسب باید با هم تفاعل نیز داشته باشند و مکمل هم باشند.
وی افزود: بنا بر این اگر نظامی مستقل قلمداد می شود باید با نظامات دیگر هم تفاوت پیدا کند و یک جایی از نظام دیگر جدا شود. یعنی وحدت در درون و تمایز با بیرون وجود داشته باشد. نظامات می توانند لایه لایه باشند و فقه نیز این گونه است. فقه مجموعه ای از نظام هاست و کل فقه یا کل دین یک ابرنظام و یک کلان نظام است. این مجموعه اعضا باید غایتی را تأمین کنند. فقه نظام یعنی فقه دارای این خصوصیات ۶ گانه؛ و نظام با این خصوصیات بر شریعت صدق می کند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان با بیان این که فقه نظام با فقه اجتماعی و فقه الاجتماع و فقه الحکومه فرق می کند، عنوان داشت: نمی خواهیم بگوییم فقه نظام فقه دارای هندسه و نظم است، این معلوم است. منتهی فقه نظام عموماً به سمت عمومی سازی و جمع سازی شریعت می رود.
وی افزود: شئون حکومت بخشی از اجتماعی سازی فقه است. فقهالنظام به سمت فردی سازی و شخصی سازی و عرفی سازی می رود. فقه می تواند فردی هم باشد ولی فقه نظام باشد. می توان با رویکرد فقه فردی هم حکومت را اداره کرد اما آن حکومت، حکومت مطلوب اسلامی نخواهد شد. 313/42